دانلود آهنگ جدید

متن آهنگ پدر از سپهر

این اولین و آخرین ترانه مسافر
یه سایه از یه حادثه است
یه هق هق از یه خاطره
فاجعه بود رفتن تو
بغض سکوتم و شکست
جغد سیاه غصه ها رو بوم خونمون نشست
هرگز نخواه بخندم و با قصه هم بازی بشم
باور کنم نیستی دیگه به مرگ تو راضی بشم
حجم سقوطم و ببین سربی و سرد مثل مرگ
بیا و یک بار دیگه فا صله ها رو خط بزن
اشکهایم را پذیرا باش آنگاه که سجده بر خاک تو میزنم
آنگاه که حجم خاک دیواریست بین بودن و نبودن
حضورم را پذیرا باش آنگاه که خاک جسمم را گرو میگیرد
تا بداند که در آغوش تو آرامش میگیرم
اون دستایی که تو رو برد هرگز شکستم و ندید
فاصله ها زیاد شدند دستام به دستات نرسید
این سنگ قبر رو سرت طعنه به اشکام میزنه
کاش تو بودی من نبودم
این آخرین حرف منه
تو زیر خاک رفتی ولی من اینجا پوسیده شدم
شاید که باورت نشه مردم و پوسیده شدم
کی فکر میکرد یه روزی من همدم خاک تو بشم
تو قول بده بیای پیشم هر چی بخوای همون میشم
شکستم را پذیرا باش شب هنگام که از خاطرات کاغذیت هق هق های بی ارداه ام جان میگیرد
سقوطم را پذیرا باش که نیاموختیم هر فرازی را فرودی است
آری جای خالیت خالی است تنها کلامم بعد از تو
بازم تنهائیست
بازم تنهائیست