دانلود آهنگ جدید

متن آهنگ عمق هزار پایه از نیما علامه

سامی کی کی ، سامی کی کی ، نیما ، نیما
وقتی تشنه ای از تنهایی قطره ای در آب
دنیایی رو نقش میده بی ذره ای سراب
تا اینکه خودتو بالا می بینی بهتر از
هر کی که دورته این شبیه فلسفست
دقیقا یک نفس فاصلست
بین تو با مردن
روحای رو قبرت جام مرگتو خوردن
خسته ای
از هر چی دری که بستی
اگه باز بشه دم دریچه هستی
چشمات سنگین بدجور فشار داری
توی ….. مرگ از عمق هزار پایی
دم اولو که می زنی فکرا داری
ولی بدنت می ریزه بعد سه چاهار ماهی
خب اینم هنر دست خود انسانه
اما نه بعد خوبش آره بعد شیطانه
محکوم به مرگ میشی با حکم یک ساله
اما کمتر از یک ماه حیف مرده وجدانت

شعر ساعتم دیگه تموم شده
میگی زندگیشم بیخود حروم شده
یاد قدیم میفته که دافش نشسته
جلو دستش الان پایپش شکسته

مخش خستست از دست هرکس
که دوست داشت اونا رو یه زمانی بی حد و مرز
آره بی مغز و پرت شده و
می ترسه از ادامه زندگی
طرف بی انگیزست
حالا لعنت بفرسته اون به کی ؟
به خودش یا به زندگیش؟
داره می بینه می میره میگه این که عادت
شده واسم آره دنیا نامرد بوده با من
بگو نبوده واسه کی همه دارن مشکل
حتی حموم داغ فینم یه شاه رو کشته
پس ترس از دست دادن زندگیه
مرگ محض اونم تو اوج بندگی
اونو خسته کرد و زد رگ دستو
بعد رفت که رفت که رفت که رفت

شعر ساعتم دیگه تموم شده
میگی زندگیشم بیخود حروم شده
یاد قدیم میفته که دافش نشسته
جلو دستش الان پایپش شکسته

پشیمونه ولی دیگه دیر شده
پلکاش دیگه سنگین شده
نمی دونه دفعه آخریه که
چشماش میاد رو هم باور اینی که
نگاش می کنن اونو آدمایی که رد میشن از کنارش
بعد میگن بد به حالش
ضربان قلبش کم کم ، کم میشه
نفساشم نم نم تنگ میشه
حالا یه صدایی میاد همه می شنون اونو
نگاه می کنه بالا رو به سختی
داره حرکت می کنه اون به سمتی
که نور می زنه چشماشو چروک کرده
اون دیگه از این دنیا عبور کرده ، حیف

شعر ساعتم دیگه تموم شده
میگی زندگیشم بیخود حروم شده
یاد قدیم میفته که دافش نشسته
جلو دستش الان پایپش شکسته