دانلود آهنگ خطابهء آسان در امید از احمد شاملو

دانلود آهنگ بسیار زیبا و جدید خطابهء آسان در امید از احمد شاملو با لینک دانلود مستقیم

دریافت آهنگ های احمد شاملو به راحتی در سایت آرت موزیک

دانلود موزیک خطابهء آسان در امید با کیفیت فوق العاده بالا و لینک دانلود مستقیم

به همراه کد آهنگ برای پخش در وبسایت و وبلاگ شما و پخش انلاین جهت انلاین گوش دادن

این آهنگ از آلبوم درآستانه از احمد شاملو هست

همچنین میتوانید دیگر آهنگ های آلبوم درآستانه از احمد شاملو را از نیز دانلود کنید

خطابهء آسان در امید از احمد شاملو

آرت موزیک بهترین سایت جهت دانلود آهنگ جدید ایرانی و خطابهء آسان در امید از احمد شاملو

Art Music Best Website For Download Persian Songs


پخش آنلاین موزیک

دانلود آهنگ های احمد شاملو

متن آهنگ خطابهء آسان در امید از احمد شاملو

وطن کجاست که آواز آشنای تو
چنین دور می‌نماید؟
امید کجاست

تا خود
جهان
به قرار
بازآید؟

هان، سنجیده باش
که نومیدان را معادی مقدر نیست!

معشوق در ذره‌ذره‌ی جان توست
که باور داشته‌ای،
و رستاخیز
در چشم‌انداز همیشه‌ی تو
به کار است.

در زیج جست‌وجو
ایستاده‌ی ابدی باش
تا سفر بی‌انجام ستاره‌گان بر تو گذر کند،

که زمین
از این‌گونه حقارت بار نمی‌مانْد
اگر آدمی
به هنگام
دیده‌ی حیرت می‌گشود

زیستن
و ولایت والای انسان بر خاک را
نماز بردن;
زیستن
و معجزه کردن;

ورنه
میلاد ِ تو جز خاطره‌ی دردی بی‌هوده چیست
هم از آن دست که مرگ‌ات،
هم از آن دست که عبور قطار عقیم اَستران تو
از فاصله‌ی کویری‌ی میلاد و مرگ‌ات؟
معجزه کن معجزه کن

که معجزه
تنها
دست‌کار توست
اگر دادگر باشی;

که در این گستره
گرگان‌اند
مشتاق بردریدن ِ بی‌دادگرانه‌ی آن
که دریدن نمی‌تواند.

و دادگری
معجزه‌ی نهائی‌ست.

و کاش در این جهان
مرده‌گان را
روزی ویژه بود،
تا چون از برابر این همه اجساد گذر می‌کنیم
تنها دست‌مالی برابر بینی نگیریم:

این پُرآزار
گند جهان نیست
تعفن بی‌داد است.

و حضور گران‌بهای ما
هر یک
چهره در چهره‌ی جهان

(این آیینه‌ئی که از بود خود آگاه نیست
مگر آن دَم که در او درنگرند)

تو یا من،
آدمی‌ئی
انسانی
هر که خواهد گو باش
تنها
آگاه از دست‌کار عظیم نگاه خویش

تا جهان
از این دست
بی‌رنگ و غم‌انگیز نماند
تا جهان
از این دست
پلشت و نفرت‌خیز نماند.

یکی
از دریچه‌ی ممنوع خانه
بر آن تلِّ خشک خاک نظر کن:

آه، اگر امید می‌داشتی
آن خشک‌سار
کنون این‌گونه
از باغ و بهار
بی‌برگ نبود
و آن‌جا که سکوت به ماتم نشسته
مرغی می‌خوانْد.

نه
نومیدْمردم را
معادی مقدّر نیست.
چاووشی‌ی امیدانگیز توست
بی‌گمان
که این قافله را به وطن می‌رساند



نظرهای کاربران

اولین نظر را در مورد این آهنگ شما ارسال کنین