دانلود آهنگ وحید موسویان رز مشکی

دریافت آهنگ های وحید موسویان به راحتی در سایت آرت موزیک

دانلود موزیک رز مشکی با کیفیت فوق العاده بالا و لینک دانلود مستقیم

به همراه کد آهنگ برای پخش در وبسایت و وبلاگ شما و پخش انلاین جهت انلاین گوش دادن

دانلود آهنگ وحید موسویان رز مشکی

آرت موزیک بهترین سایت جهت دانلود آهنگ جدید ایرانی و رز مشکی از وحید موسویان

Art Music Best Website For Download Persian Songs


پخش آنلاین موزیک

دانلود آهنگ های وحید موسویان

متن آهنگ وحید موسویان رز مشکی

───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
بر نگشتم که ببینم دم آخر گفتم ♬♫
می روم پشت سرم آب بریز برگردم ♬♫
با سکوتی که شبیه سور اصرافیل است ♬♫
نفسم رفت ولی با هوس ات سر کردم ♬♫
دم رفتن هوس آلوده ترین من بودم ♬♫
از عطش پر شده بودم که نگاهی بکنی ♬♫
در شعاع نفس ات پا به زمین می چسبید ♬♫
خواستی رابطه را وقف تباهی بکنی ♬♫
خواستی پس بکشی پا و دلت راضی بود ♬♫
اشک در سنگر چشمان تو خشکش زده بود ♬♫
پای من هم دم آخر به خودش می لرزید ♬♫
و سکوت تو که در بدرقه ام آمده بود ♬♫
غربت فاصله از آن طرف پنجره ها ♬♫
منتظر بودو به ریش دل من می خندید ♬♫
من به امید تو تا لحظه ی آخر اما ♬♫
آب در کاسه ی مرداب دلت می گندید ♬♫
در من آشوب به صد حالت ممکن پر بود ♬♫
دود در سینه ی سودازده ام جاری بود ♬♫
آتش معرکه هم داشت مرا می سوزاند ♬♫
آخرین ضربه ی این رابطه بد کاری بود ♬♫
مثل مرغی که سرش را بکنی در بازار ♬♫
گوشه ای جان بدهد خون بجهد از بدنش ♬♫
عابران هم به تماشا بنشینند فقط ♬♫
پر و بالش بشود لحظه ی آخر کفنش ♬♫
مثل مرغی که سرش را بکنی قلبم داشت ♬♫
وسط سینه ی طوفانی من جان می داد ♬♫
جان در احوال پریشان تنم می ماسید ♬♫
جسم من جان مرا هدیه به تهران می داد ♬♫
گل سرخ لب تو گمشده بر صورت تو ♬♫
بدنت حالتی از یک رز مشکی را داشت ♬♫
صدق الله لبت خاتمه ی هر چه که بود ♬♫
عشق در خاک دلم بذر پریشانی کاشت ♬♫
رز مشکی به تن اش خار مغیلان کم نیست ♬♫
احتمالا خالق هستی من زن باشد ♬♫
سینه ای را متصور شو که در مرکز آن ♬♫
جای قلب و ضربانش سنگ آهن باشد ♬♫
خالقی را که ببیند چه به روزت آمد ♬♫
بنشیند به تماشا و دمی هم نزند ♬♫
بتواند نکند تا که توان ات برود ♬♫
برود از بدن ات جانو دمی هم ندمد ♬♫
مانده بودم چه کنم این هم تنهایی را ♬♫
بعد ازین فاصله را - حسرت زندانی را ♬♫
بی تو تخریب شدن در به دری هایم را ♬♫
بی تو سگ پرسه زدن کوچه ی بارانی را ♬♫
مانده بودم که بمانم به دلم وا بدهم ♬♫
یا که پا پس بکشم سینه به دریا بدهم ♬♫
ریسک در فلسفه ی بودن من بود ولی ♬♫
کاش می شد نروم جا بزنی پا ندهم ♬♫
کاش می شد که در این لحظه ی بد رخ بدهی ♬♫
وحشیه رابطه را با بدن ات رام کنی ♬♫
کاش می شد من و تو باز به هم برگردیم ♬♫
کاش می شد که مرا در قفس آرام کنی ♬♫
کاشکی آن رز مشکی به سخن آمده بود ♬♫
کاشکی این چمدان دست مرا ول می کرد ♬♫
دست تو صورت تو حالت سرد تن تو ♬♫
داشت بی وقفه تو را حضرت قاتل می کرد ♬♫
در دلم بارقه ای بود که سر پا بودم ♬♫
چون به اعجاز دلو عشق خود ایمان دارم ♬♫
وسط برزخ بودن به خودم شک کردم ♬♫
مرده بودم یا هنوزم به تنم جان دارم؟ ♬♫
من به پاهای خودم می روم این شوخی نیست ♬♫
گرچه ماندن وسط خاطره غمناک تر است ♬♫
می روم تا نکند مرتکب ما بشویم ♬♫
ما شدن لیک محال است خطرناک تر است ♬♫
گر چه بی مقصد مو راه دراز است ولی ♬♫
بهتر از ماندن و در جا زدن اجباری است ♬♫
آخرین فرض جهان معجزه هم رخ بدهد ♬♫
عشق ما شایعه ای مسخره و تکراری است ♬♫
کفتر قیچیه دل خوش به شب و تنهایی ♬♫
رم کن از سئله که لیلی زن کفترباز است ♬♫
قوش بازی کنو از شهر غم انگیز برو ♬♫
جای هرزی که در آنی قفسی طناز است ♬♫
خوره ی فکر تو از ریشه مرا میخوردو ♬♫
بغض هایی که نکردی به درک می برتم ♬♫
چمدان دست مرا می کشدو می گوید ♬♫
نروی می برمت ! می رومو می برتم ♬♫
ساعتی بعد منو یک چمدان در دستم ♬♫
در خیابان بلندی که مرا می بلعید ♬♫
این برآشفتگی و حسرت و دلواپسی ام ♬♫
سرطان بودو به من در همه حالت خندید ♬♫
سر سپردم به خیابان و هزاران افسوس ♬♫
از تن پرسه زن خسته رد پا مانده ♬♫
ناخدا در وسط عرشه نمی فهمد که ♬♫
زخم لنگر وسط سینه ی دریا مانده ♬♫
بین بد بودن و بدتر شدنم یک تر بود ♬♫
تر بی رحم بی چشمان خودم وا می شد ♬♫
بهمن فاصله ها بود که غوغا می کرد ♬♫
بین شهریور و مرداد دلم جا می شد ♬♫
زندگی فاجعه ای بود که هی رخ می داد ♬♫
همه از مرگ فراری و من از زندگی ام ♬♫
تیغ در پنبه ی ماندن هوس کشتن داشت ♬♫
من پدر جد پسر خوانده ی بازندگی ام ♬♫
من پلیکان پدر مرده که در منقارم ♬♫
بغض دلتنگیه دریا به دلش چنگ نزد ♬♫
شیشه ی پنجره ای وسوسه انگیز اما ♬♫
پسر تخس خیابان به دلش سنگ نزد ♬♫
من ترک خورده ترین فصل بیابان بودم ♬♫
مسخ رویای تو بودم که هلاکم کردی ♬♫
تشنه لب آمده بودم بلکه سیراب شوم ♬♫
در بیابان خودم کشتی و خاکم کردی ♬♫
هی قدم پشت قدم خورد شدم ریز شدم ♬♫
بغض کردم وسط کوچه غم انگیز شدم ♬♫
در فرآیند گسستن به خودم لرزیدم ♬♫
از دو صد اشک پدر سوخته لبریز شدم ♬♫
بی هدف پرسه زدم دود شدم تار شدم ♬♫
از خودم از همه از جامعه بیزار شدم ♬♫
خر خر آخر یک رابطه را خوابیدم ♬♫
ناگهان در قفس حادثه بیدار شدم ♬♫
هی دویدم نرسیدم به جهان وا دادم ♬♫
از بلندای خودم روی زمین افتادم ♬♫
روی خمپاره ی خنثی نشده غلطیدم ♬♫
در شب حس نیاز بدنم وا دادم ♬♫
مثل بم - زلزله با خاک یکی کرد مرا ♬♫
من زمینی که به خود - خط گسل می دیدم ♬♫
تو ندیدی چه به روز و شبم آمد که فقط ♬♫
مثل زنبور فلج خواب عسل می دیدم ♬♫
در سرم همهمه ی شعر تماشایی بود ♬♫
در دلم کشمکش فاجعه غوغا می کرد ♬♫
خالیه جای تو این سینه ی آتش زده را ♬♫
پیش چشمان جهان داشت هویدا می کرد ♬♫
زوزه ی گرگ بیابانی و داغم زده ای ♬♫
سرزمین بدن تو وطنم نیست عزیز ♬♫
عشق من از دهن افتاده که باید بروم ♬♫
آتش معرکه را بر سر این شهر نریز ♬♫
قدرتی نیست به پاهای قلم کرده که با ♬♫
قدمی از من و احوال دلم دور شوم ♬♫
کاش قلاده به گردن زده بودم که کسی ♬♫
بکشد محکمو مجبور شوم کور شوم ! ♬♫
هق هق مرد فقط شرم زمین است عزیز ♬♫
جان من ! کوه تلو خوردن خود را دارد ♬♫
لرزه افتادنه این سلسله بی شک باید ♬♫
آسمان را به تلاطم به جنون وادارد ♬♫
شیر زخمی خطرش بیشتر از شمشیر است ♬♫
وای از آن روز کسی فکر خیانت بکند ♬♫
مرد و نامرد در این شهر ندارد فرقی ♬♫
منتظر باش که این شیر قیامت بکند ♬♫
مار اگر کینه بگیرد به دلش بد بختی ♬♫
شک نکن نیمه شبی دور گلو خواهد بود ♬♫
آنچنان تحت فشار بدنش خورد شوی ♬♫
تا بفهمی که بریدن تا چه حد راحت بود ♬♫
وای از آن روز که در چشم چپ اقیانوس ♬♫
بغضه دلتنگی دریاچه پدیدار شود ♬♫
ناخدا و ملوان و همه ی کشتی ها ♬♫
طعمه ی موج پریشان و تن دار شود ♬♫
قله ی خواب دماوند مو بیداریه من ♬♫
حاصلش ترک جهان است به پاهای خودت ♬♫
تا هلاکت نکنم باز نخواهم خوابید ♬♫
این به جبران سکوت بد لب های خودت ♬♫
لحظه ای را متصور شو یک جغد سفید ♬♫
بال و پر باز کند خانه خرابت بکند ♬♫
شمع مجلس شده ای ای رز مشکی برخیز ♬♫
نکند داغ دل آشوب من آبت بکند ! ♬♫
وای اگر رد بدهم مرز خودآگاهی را ♬♫
بدرم صورت هر آدم بی سیرت را ♬♫
جان به تاراج بگیرم و تو هم خیس کنی ♬♫
جامه را - پاره کنی سر زده تصویرت را ♬♫
ناگهان یک قدم از خویش جلوتر رفتم ♬♫
جیغ ترمز به ملاقات خیابان آمد ♬♫
چمدان دست مرا پس زد و بر خاک افتاد ♬♫
نیمه شب از دل خانه صوت قرآن آمد ♬♫
برزخ سرد خیابان که در آغوش کشید ♬♫
بدنم را به خودم آمدمو فهمیدم ♬♫
آخر قصه غم انگیز تر از آغاز است ♬♫
روح در مسخ تنم بود که می ترسیدم ♬♫
تکیه بر منطق بی منطق دنیا زده ایم ♬♫
تا زمین خوردن مان راه فقط یک قدم است ♬♫
کاوش فلسفه ی بودنمان مسخره بود ♬♫
عشق یک فرضیه در فرضیه های عدم است ♬♫

امکان ارسال نظر وجود ندارد