دانلود آهنگ شهر هرت از مترسک (گرمه سرمون)

دانلود آهنگ شهر هرت از مترسک (گرمه سرمون) + با متن و بهترین کیفیت

دانلود آهنگ شهر هرت از مترسک (گرمه سرمون) با کیفیت فوق العاده بالا و لینک دانلود مستقیم

به همراه کد آهنگ برای پخش در وبسایت و وبلاگ شما و پخش انلاین جهت انلاین گوش دادن

دانلود آهنگ شهر هرت از مترسک (گرمه سرمون)

آرت موزیک بهترین سایت جهت دانلود آهنگ جدید ایرانی

Art Music Best Website For Download Persian Songs


پخش آنلاین موزیک

متن  آهنگ شهر هرت از مترسک (گرمه سرمون)

گرمه سرمون حواسمون نيست

که سياهيه اين شـهر از آسمون نيست

صبح تا شب بدون انگيزه

تـو شـهري که هر آدمي يه چنگيزه

بي فکر و دلي آروم و خـوش کـار مي‌کنيم

هر روز آرزوها رو نشخـوار مي‌کنيم

پشت صورتک يا يه آرايشيم

لاي دراژه‌ها دنبال آرامشيم

تن ما و زخمايي که نارفيق گزيد

وطن ما و باد فلاکت باري که وزيد

و طناب و زنجيري که روي خاک خزيد

زندگي ماست عاقبت يزيد

چه ننگ آور به زندگيمون چنگ مي‌زنيم

چه با اصرار به شعورمون نيرنگ مي‌زنيم

فرياد اعتراض و عقدمونو

با شيره و شيشـه و سرنگ و بنگ مي‌زنيم

تـو اين هردمبيل دم از فرهنگ مي‌زنيم

به سينه سنگ ديگري خـودمون لنگ مي‌زنيم

تفنگيم اما براي خـودي‌ها

به غريبه‌ها که مي‌رسيم زنگ مي‌زنيم

کفتاريم اما نقاب پلنگ مي‌زنيم

از ترس نقاب به آيينه سنگ مي‌زنيم

بي وجدان بازي مي‌کنيم با دل آدما و

حرفايي از عشق و دل تنگ مي‌زنيم

خـود کفايي تـو گدايي صادرات حوري

هدايت شـدن زوري سال ياوه گويي

هنرمنداي نظامي نظامي انتظامي

ديني دولتي اجباري التزامي

تفتيش مردم شـهر تـو کوچه‌ها

تبليغ دين با کيک و کلوچه‌ها

حبس اقيانوس اعدام فانوس

حراج قاموسي به نام ناموس

گشنمونه بخـوريم قضاي نمازمون

بخـوابيم رو آب نکشيده جانمازمون

درداي ما خمس و زکـات نداره

اين سکـانس لعنتي کـات نداره

روضه خـوانان خـود روزه خـوارند

حافظان ناموس خـود روي کـارند

اي کساني که شريعت تاج مي‌کنيد

اي کساني که خدا مونتاژ مي‌کنيد

شـهر هرت از مترسک

ما به لطف هيچ دعايي خـوش نمي‌شيم

و به حکم هيچ خدايي کشتـه مي‌شيم

اقيانوسيست شـهر هرت بي‌کشتي

تخت‌ها پر از مشتري بدون هيچ عشقي

جووناش با سه کـاف سرگرم بازي

دادگـاه‌هاش مشغول پرونده سازي

نه بويي از تعهد هست نه وفا

هرزه مي‌رويند اينجا علفا

زن‌هاي کرايه‌اي آغوش‌ها اجاره‌اي

بيچاره‌هارو جز ناچاري چه چاره‌اي

جماعتي که يه روز خـوش تـو خاطرش نديده و

دلخـوشـه که بازي قاعدش همينه

عصره عصر قصر نشيني سارق

دموکراسي همان تـوطئه چيني سابق

جامعه‌اي که بيدار نيست بيماره

جلو غريزه ها مسير نيست‌ ديواره

سرزميني که نون قيمت شرفه

هزاران جنايت فداي 1 هدفه

که به قيمت آدم چه حراجي خـورد

که ما هي لقمه گرفتيم حاجي خـورد

چه فصل سردي نسيب نسل ما شـد

افسرگي سوغات عصر ما شـد

عصري که تـو زادگـاهمون غريبه‌ايم

سالهاست خـواب خـوش نديده‌ايم

آرزو رو به روزمرگي باختيم

با هر بلايي سرمون اومد ساختيم

به بخار نفسي که روي شيشـه مي‌شينه

قناعت کرديم گفتيم زندگي اينه

دل مي‌داديم شکستـه پس ميدادن

آدما چه صفات پستي دارن

اينجا فقط نارو ميزنن

براي ما زندگي نه ماندنه نه کوچه

تمام مشتـهاي دنيا براي ما پوچه

نه روي آرامشو ديديم نه آزادي رو

کي به خاک سياه نشوند اين آبادي رو

نه من و تـويي هست نه ما ديگـه ماايم

افساريم سر در گم دقيقه‌هاايم

و با اميد به فردايي شايد بهتر

شاهد سفيد شـدن شقيقه‌هايیم 

امکان ارسال نظر وجود ندارد