پیش از آنکه هایده به جرگهٔ آوازخوانهای مشهور بپیوندد، خواهر جوانترِ او — که با نام هنری مهستی مشهور بود — جایگاهی در میان خوانندگان حرفهای بهدست آورده بود. هایده نزد استادان موسیقی ایرانی شاگردی کرد؛ وی آموزش را با علی تجویدی، مربی آواز، استاد ویلن و آهنگساز شروع کرد، تجویدی کسی بود که با دلکش نیز همکاری داشت. البته هایده پیش از آنکه تجویدی صدای وی را در اجرایی عمومی بشنود، تبحری در موسیقی یافته بود. تجویدی پس از شنیدن صدای هایده بیدرنگ رجیستریهای نادر در عمق صدای آلتوی هایده را تشخیص داد. این رجیستریها رنج میانهٔ بسیط (پردامنه) صدای هایده را آشکار ساخت و تجویدی آموزش و یاری در آموختن مجموعهٔ موسیقی آوازی ایرانی را به هایده ارائه کرد. در آغاز صدای بسیط (پردامنه) و خوشمیزان هایده، آمیزهای از نقدهای قوی و توجه مردمی را به دست آورد.
هایده، آنگونه که خود به کرات در چندین مصاحبه متذکر شدهاست، تحت تأثیر صدای پر قدرت و شیوهٔ آوازخوانی دلکش، خوانندهٔ صاحب سبک و بلندآوازهٔ آن دوران، روی به عالم موسیقی آورد. وی در سال ۱۳۴۷، فعالیت حرفهای خود را با خواندن ترانه «آزاده» که اثر استادش علی تجویدی بر روی آخرین سروده رهی معیری بود آغاز کرد.اجرای ترانه «آزاده» با ارکستر بزرگ گلها در رادیو تهران آغاز کار هایده بود. وی پس از اجرای چندین اثر دیگر از تجویدی و دیگر آهنگسازان بنام، از جمله همایون خرم، در برنامه گلها، از نخستین سالهای دهه ۱۳۵۰ به خواندن ترانههای پاپ علاقهمند شد که بیشتر از ساختههای فریدون خشنود، جهانبخش پازوکی، محمد حیدری و انوشیروان روحانی بودند..
هایده در شهریور ۱۳۵۷، چند ماه پیش از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷، ایران را به مقصد بریتانیا ترک کرد. او تا پایان عمر از این رویداد به عنوان تلخترین خاطره زندگی خود یاد میکرد.همکاری او با آهنگساز سرشناس ایرانی صادق نوجوکی پس از مهاجرت به آمریکا فزونی یافت بهطوریکه منجر به رقم زدن آلبومهای «بزن تار» و «شب عشق» گردید. آلبوم «شب عشق» بهعنوان پرفروشترین آلبوم دههٔ شصت شرکت ترانه معرفی شد و همچنین از آلبوم «بزن تار» به عنوان آلبوم سال (۱۹۹۰) یاد شد.هایده در سال ۱۹۷۹ به بریتانیا و کمی بعد به ایالات متحده آمریکا مهاجرت کرد. وی تا پایان عمر در لس آنجلس زندگی کرد. وی فردای کنسرتی در شمال کالیفرنیا بر اثر حمله قلبی درگذشت و چند روز بعد در گورستان وستوود هالیوود به خاک سپرده شد.
به مانند دلکش، او نیز با تسلط فنی موسیقایی و با شور و انرژی میخواند. وضعیت حنجرهٔ وی این امکان را به هایده میداد تا پیوستاری از ویبراتوهای دلپذیر و نغمهسراییهای آوازی، که از ملزومات آوازخوانی بود، به خواندن بپردازد. او به راحتی میتوانست صدای بم آلتوی خود را به پایین، فولر و دارکر کنترآلتو تغییر دهد. آمیزهٔ توانایی حنجرهٔ قوی با آموختهروشهای آوازخوانی، به وی صدای نادر آلتو-کنترآلتو داده بود که وی را قادر ساخته بود که آواز را پرطنین، و بافتارمند اجرا کند. علاوه بر اینها، شَم زیرکانهٔ وی در زمانبندی موسیقایی، جریان ریتمیک آواز ترانه، جملهبندی مؤثر موسیقایی و اجرای شاعرانه، وی را قادر به بروز و بیان مؤثر آنچه میخواند میکرد.
وی در روز ۲۰ ژانویه ۱۹۹۰ میلادی برابر با ۳۰ دی ماه ۱۳۶۸ خورشیدی فردای اجرای کنسرت در باشگاه کازابلانکا در حومه سانفرانسیسکو، کالیفرنیا، بر اثر سکته قلبی درگذشت.[او مبتلا به فشار خون بالا و دیابت بود که از خانواده اش به ارث برده بود.او در گورستان وستوود در لس آنجلس با حضور هزاران نفر از ایرانیان مقیم آمریکا به خاک سپرده شد. هما سرشار (روزنامهنگار)، ویگن (خواننده) و حسن شهباز (مترجم و سردبیر فصلنامه رهاورد) از جمله سخنرانان در مراسم بودند. در تهران نیز علیرغم محدودیتهای بسیار، گروهی از مردم در مسجد الجواد یاد او را گرامی داشتند.ویدئوی مراسم به فاصله کوتاهی، مخفیانه در ایران پخش شد.