دیگه انگیزه ندارم،که بازم با تو بمونم
هیچ دلیلی نمیبینم،که بی تو زنده نمونم
تو برو برگرد تو دنیات،هیچکی مثل من نمیشه
برو که عشقت دروغ بود،نبودی با من همیشه
بی تو تو این شبای بد گریم دیگه درنمیاد
حرف غم انگیز دلم جزتو کسی رو نمی خواد
از چی بگم تا دل من لحظه ای آروم بگیره
دیو سیاه غصه ها توی کدوم شب می میره؟
موندن و سوختن و ساختن همه یادگاره عشقه
انتقام از تو گرفتن کاره من نیست کاره عشقه
موندن و سوختن و ساختن همه یادگاره عشقه
انتقام از تو گرفتن کاره من نیست کاره عشقه
سبب منم که می شکنم اما حرفی نمی زنم
اگه هیچ کس برام نموند ، واسه اینه که سبب منم
کاش بدونی ماتم دنیام ، بی تو فقط گریه می خوام
کی می دونه این حسرت ها ، چه کرده با روز و شبام
سیدی مثل یک مرهم ، به داد زخم دیرینه
به داد چشم بیداری که خواب خوش نمی بینه
رسیدی مثل یک گریه ، بگیری داغ دل از آه
تو تاریکی این دریا مثل فانوس لنگرگاه
مشکوکم ، مشکوکم به تو ، نمی تونم بمونم با تو.
مشکوکم ، مشکوکم به تو ، نمی دونم با کی هستی تو.
یه نفر هست مثل یه سایه ، یه نفر هست مثل آوار.
یه نفر هست مثل یه دیوار ، یه نفر هست آره انگار.
مشکوکم ، مشکوکم به تو ، نمی تونم بمونم با تو.
مشکوکم ، مشکوکم به تو ، نمی دونم با کی هستی تو.
یه نفر هست مثل یه سایه ، یه نفر هست مثل آوار.
یه نفر هست مثل یه دیوار ، یه نفر هست آره انگار.
رسیدی مثل یک مرهم ، به داد زخم دیرینه
به داد چشم بیداری که خواب خوش نمی بینه
رسیدی مثل یک گریه ، بگیری داغ دل از آه
تو تاریکی این دریا مثل فانوس لنگرگاه
سبب منم که می شکنم اما حرفی نمی زنم
اگه هیچ کس برام نموند ، واسه اینه که سبب منم
کاش بدونی ماتم دنیام ، بی تو فقط گریه می خوام
کی می دونه این حسرت ها ، چه کرده با روز و شبام
اسمم داره یادم میره چون تو صدام نمی کنی
حالا که عاشقت شدم تو اعتنا نمی کنی !×.؟
دلتنگتر میشم ولی نشنیده میگیری منو
هنوز همه حال تو رو از من فقط میپرسنو !×.؟
شادمهر عقیلی (زادهٔ ۷ بهمن ۱۳۵۱ در تهران)، خواننده، آهنگساز، تنظیمکننده، نوازنده، ترانهسرا و بازیگر ایرانی است که با انتشار چند آلبوم موسیقی در ایران کار خود را آغاز کرد. وی پس از مدتی ابتدا به کانادا و سپس به ایالات متحدهٔ آمریکا مهاجرت کرد.شادمهر در یک خانواده شش نفره در تهران متولد شد. سه برادر به نامهای حمید، محمد تقی و محمد علی و یک خواهر به اسم پروین داشت که از این سه برادر، یکی از آنها حین خدمت سربازی و یکی از آنها در زلزلهٔ رودبار فوت شدند. محمد تقی نیز در سال ۹۲ درگذشت. پدرش نیز در دوران نوجوانی شادمهر درگذشت. نام پدر وی علیقلی و مادر وی که هماکنون مقیم ایران میباشند عاصفه میباشد. شادمهر از کودکی با دیدن سازهای موسیقی به این رشته هنری علاقمند شد.در سال ۱۳۷۶ از هنرستان موسیقی به اتفاق یک گروه به واحد موسیقی صداوسیما رفت. فؤاد حجازی هم جزو آن گروه بود. در همانجا بود که با خشایار اعتمادی و علیرضا عصار آشنا شد. اولین آلبوم بدون کلام او به نام «بهار من» که تنظیمی جدید از قطعات قدیمی بود مورد استقبال قرار گرفت و همزمان همکاری خود را با صداوسیما آغاز کرد.
در همین سالها که جوانههای موسیقی پاپ تازه شروع به رویش کرده بودند، اولین کار شادمهر با نام «معبود» با صدای خودش بارها از شبکههای ایران پخش شد. بزرگترها حتماً بخشهای معروف این ترانه هنوز یادشان مانده که میگفت: «اگر روزی رسد دستم به دامانت، کنم جان را به قربانت، ولی بی لطف و احسانت چگونه…».تب شادمهر به مرور بالا گرفت و انتشار آلبوم «دهاتی» آغازگر موجی بود که همه موسیقی پاپ بعد از انقلاب را تحت تأثیر قرار داد. این آلبوم همچنان رکورد فروش آلبوم موسیقی را با بیش از دو و نیم میلیون نسخه فروش در اختیار دارد و انتشار آثار بعدی اش باعث شد «شادمهر عقیلی» به ابرقدرتی در حوزه موسیقی بسته و سرشار از سوءتفاهم آن دوره (اواخر دهه هفتاد) تبدیل شود.او بعد از انتشار چند آلبوم موفق و انتشار قطعاتی چون «گل یاس» (که به فاطمه زهرا تقدیم شده بود)، توانست نگاه تندروهای مذهبی را هم به سمت آثارش جلب کند. آخرین فعالیت رسمی شادمهر در ایران حضور در فیلم سینمایی «پر پرواز» بود. نقش خواننده ای که فرزند شهید است و مجوز انتشار آثارش صادر نمیشود و قصد مهاجرت به خارج از کشور را دارد.داستانی که شادمهر پس از اتفاقات مختلف در نهایت در زندگی واقعی اش تجربه کرد و بالاخره از ایران رفت. چند سال بعد از مهاجرت شادمهر، گفته شد پایان بندی این فیلم نوعی تهدید از سوی شادمهر بوده که «اگر فشارها ادامه داشته باشد میروم».