دانلود آهنگ جدید

متن آهنگ قصه از مازیار ستوده روان

قصه مادربزرگ لالائی شبونه
تو گوشمون نمیره مادربزرگ می‌دونه

قصه ماه بلند قصه دیو سفید
قصه رامین و ویس قصه سعد و سعید

قصه ماه پیشونی دخترتنهای شهر
قصه داوود و سنگ قصه یعقوب و صبر

قصه و شبهای سرد هق هق و تابوت و درد
قصه عشق و امید با غصه ها در نبرد

تموم اون قصه ها گذشت و از یاد رفت
تو کوچه پس کوچه عمر گذشت و بر باد رفت

گذشت و از قصه ها حسرت یک عشق موند
شکست دیو سفید تو دفتر مشق موند

پاکی فرهاد رفت لیلی غمناک موند
کاوه غمخوار رفت شرنگ ضحاک موند

حالا بهار سبز نیست شکوفه خوشرنگ نیست
شکسته تو گلو بغض تو سینه جز سنگ نیست

تموم اون قصه ها گذشت و از یاد رفت
تو کوچه پس کوچه عمر گذشت و بر باد رفت

تو چشم ما بزرگا عشق حالا یه رویاست
خیال و خواب و رویا بازیچه بچه هاست

آدم خوب قصه حالا دیگه چه تنهاست
حالا که مادربزرگ گلی میون ابراست