دانلود آهنگ جدید

متن آهنگ قفل سکوت از شهریار

از اینجا ماندن ، روبرو شدن با ترس های کودکانه ام ، دیگر خسته شده ام….
اگر می بایست مرا ترک کنی ای کاش واقعا این کار را می کردی….
چرا که حضور تو هنوز اینجا حس می شود و مرا رها نمی کند….
آه ،که این زخم شفا یافتنی نیست….
این درد فراتر از درد های دیگر است….
آنقدر خاطره وجود دارد که حتی گذشت زمان هم آنها را از بین نخواهد برد….
آن زمان که گریستی من بودم که اشک هایت را زدودم….
آن زمان که فریاد کشیدی من با ترس هایت جنگیدم….
و در طول این همه سال دستانت را در دست نگه داشتم….
و تو هنوز مالک تمام وجود من هستی
پیش تر ها اسیر افکار نیرومندت بودم….
و اکنون در بند دنیایی که تو بر جای نهادی….
سیمای تو رویاهای شیرین مرا تسخیر کرده است….
و ندای تو ، بله ندای تو تمام هوش و عقل مرا به یغما برده است….
بسیار سعی کردم که خود را به نبودن تو عادت دهم….
اما اگر چه هنوزبا منی ، تنهای تنها مانده ام….
آه ، این زخم شفا یافتنی نیست….
این درد فراتر از درد های دیگر است….
آنقدر خاطره وجود دارد که حتی گذشت زمان هم آنها را از بین نخواهد برد….
آن زمان که گریستی من بودم که اشک هایت را زدودم….
آن زمان که فریاد کشیدی من با ترس هایت جنگیدم….
و در طول این همه سال دستانت را در دست نگه داشتم….
و تو هنوز مالک تمام وجود من هستی