دانلود آهنگ رفتم از هایده

دانلود آهنگ بسیار زیبا و جدید رفتم از هایده با لینک دانلود مستقیم

دریافت آهنگ های هایده به راحتی در سایت آرت موزیک

دانلود موزیک رفتم با کیفیت فوق العاده بالا و لینک دانلود مستقیم

به همراه کد آهنگ برای پخش در وبسایت و وبلاگ شما و پخش انلاین جهت انلاین گوش دادن

این آهنگ از آلبوم رفتم از هایده هست

همچنین میتوانید دیگر آهنگ های آلبوم رفتم از هایده را از نیز دانلود کنید

رفتم از هایده

آرت موزیک بهترین سایت جهت دانلود آهنگ جدید ایرانی و رفتم از هایده

Art Music Best Website For Download Persian Songs


پخش آنلاین موزیک

دانلود آهنگ های هایده

متن آهنگ رفتم از هایده

رفتم

(مژده ای دل که دگر باد صبا بازآمد
مژده ای دل که دگر باد صبا بازآمد هدهد خوش خبر از طرف سبا بازآمد
عارفی کو که کند فهم زبان سوسن تا بپرسد که چرا رفت و چرا بازآمد
لاله بوی می نوشین بشنید از دم صبح داغ دل بود و به امید دوا بازآمد)

رفتم رفتم
رفتم و بار سفر بستم با تو هستم هرکجا هستم
از عشق تو جاودان ماند ترانه من با یاد تو زنده ام عشقت بهانه من
پیدا شو چو ماه نو گاهی به خانه من تا ریزد گل از رخت در آشیانه من
رفتم و بار سفر بستم با تو هستم هرکجا هستم

آهم را می شنیدی به حال زارم می رسیدی نازت را می خریدم تو ناز مرا می کشیدی
به خدا که تو از نظرم نروی چو روم ز برت ز برم نروی
رفتم و بار سفر بستم با تو هستم هرکجا هستم

اگر مراد ما برآید چه شود شب فراغ ما سرآید چه شود
به خدا کس ز حال من خبر نشد که به جز غم نصیبم از سفر نشد
نروی یک نفس ز پیش چشم من که به چشمم به جز تو جلوه گر نشد
رفتم و بار سفر بستم با تو هستم هرکجا هستم
رفتم رفتم رفتم رفتم

شب از آغوش گل بالین و بستر میکند شبنم سحرگاهان سفر با دیده تر میکند شبنم
نگاه گرم جانان بال پرواز است عاشق را به سوی آسمان پرواز بی پر میکند شبنم
اگر چون قطره اشکی شب ز چشم آسمان افتد سحر از چشمه خورشید سر بر میکند شبنم

مرا از این دل ناکام شرم آید چو میبینم شبی تا صبح در آغوش گل سر میکند شبنم
نمیکاهد اگر از عمر عاشق وصل گل رویان چرا از خنده گل عمر کمتر میکند شبنم

تنها تویی تنها تویی در خلوت تنهاییم
تنها تویی تنها تویی در خلوت تنهاییم تنها تو میخواهی مرا با اینهمه رسواییم

ای یار بی همتای من
ای یار بی همتای من سرمایه سودای من گر بی تو مانم وای من وای از دل سوداییم

جان گشته سرتاپا تنم از ظلمت تن بی منم شد آفتاب روشنم پیدا به ناپیداییم

دانی که دلدارم تویی دانم خریدارم تویی یارم تویی یارم تویی شادی از این شیداییم

دانی که دلدارم تویی دانم خریدارم تویی یارم تویی یارم تویی شادی از این شیداییم

از نوشخند گرم تو آفاق تازه گشت صبح بهار این لب خندان نداشته است
از اشک من شکایت به غیر چه میکنی گل شکوه ای ز ابر بهاران نداشته است)

رفتم رفتم
رفتم و بار سفر بستم با تو هستم هرکجا هستم
از عشق تو جاودان ماند ترانه من با یاد تو زنده ام عشقت بهانه من
پیدا شو چو ماه نو گاهی به خانه من تا ریزد گل از رخت در آشیانه من
رفتم و بار سفر بستم با تو هستم هرکجا هستم

آهم را می شنیدی به حال زارم می رسیدی نازت را می خریدم تو ناز مرا می کشیدی
به خدا که تو از نظرم نروی چو روم ز برت ز برم نروی
رفتم و بار سفر بستم با تو هستم هرکجا هستم

اگر مراد ما برآید چه شود شب فراغ ما سرآید چه شود
به خدا کس ز حال من خبر نشد که به جز غم نصیبم از سفر نشد
نروی یک نفس ز پیش چشم من که به چشمم به جز تو جلوه گر نشد
رفتم و بار سفر بستم با تو هستم هرکجا هستم
رفتم رفتم رفتم رفتم

رفتم رفتم
رفتم و بار سفر بستم با تو هستم هرکجا هستم
از عشق تو جاودان ماند ترانه من با یاد تو زنده ام عشقت بهانه من
پیدا شو چو ماه نو گاهی به خانه من تا ریزد گل از رخت در آشیانه من
رفتم و بار سفر بستم با تو هستم هرکجا هستم
آهم را می شنیدی به حال زارم می رسیدی نازت را می خریدم تو ناز مرا می کشیدی
به خدا که تو از نظرم نروی چو روم ز برت ز برم نروی
رفتم و بار سفر بستم با تو هستم هرکجا هستم
اگر مراد ما برآید چه شود شب فراغ ما سرآید چه شود
به خدا کس ز حال من خبر نشد که به جز غم نصیبم از سفر نشد
نروی یک نفس ز پیش چشم من که به چشمم به جز تو جلوه گر نشد
رفتم و بار سفر بستم با تو هستم هرکجا هستم
رفتم رفتم رفتم رفتم
شب از آغوش گل بالین و بستر میکند شبنم سحرگاهان سفر با دیده تر میکند شبنم
نگاه گرم جانان بال پرواز است عاشق را به سوی آسمان پرواز بی پر میکند شبنم
اگر چون قطره اشکی شب ز چشم آسمان افتد سحر از چشمه خورشید سر بر میکند شبنم
مرا از این دل ناکام شرم آید چو میبینم شبی تا صبح در آغوش گل سر میکند شبنم
نمیکاهد اگر از عمر عاشق وصل گل رویان چرا از خنده گل عمر کمتر میکند شبنم
تنها تویی تنها تویی در خلوت تنهاییم
تنها تویی تنها تویی در خلوت تنهاییم تنها تو میخواهی مرا با اینهمه رسواییم
ای یار بی همتای من
ای یار بی همتای من سرمایه سودای من گر بی تو مانم وای من وای از دل سوداییم
جان گشته سرتاپا تنم از ظلمت تن بی منم شد آفتاب روشنم پیدا به ناپیداییم
دانی که دلدارم تویی دانم خریدارم تویی یارم تویی یارم تویی شادی از این شیداییم
دانی که دلدارم تویی دانم خریدارم تویی یارم تویی یارم تویی شادی از این شیداییم
از نوشخند گرم تو آفاق تازه گشت صبح بهار این لب خندان نداشته است
از اشک من شکایت به غیر چه میکنی گل شکوه ای ز ابر بهاران نداشته است)
رفتم رفتم
رفتم و بار سفر بستم با تو هستم هرکجا هستم
از عشق تو جاودان ماند ترانه من با یاد تو زنده ام عشقت بهانه من
پیدا شو چو ماه نو گاهی به خانه من تا ریزد گل از رخت در آشیانه من
رفتم و بار سفر بستم با تو هستم هرکجا هستم
آهم را می شنیدی به حال زارم می رسیدی نازت را می خریدم تو ناز مرا می کشیدی
به خدا که تو از نظرم نروی چو روم ز برت ز برم نروی
رفتم و بار سفر بستم با تو هستم هرکجا هستم
اگر مراد ما برآید چه شود شب فراغ ما سرآید چه شود
به خدا کس ز حال من خبر نشد که به جز غم نصیبم از سفر نشد
نروی یک نفس ز پیش چشم من که به چشمم به جز تو جلوه گر نشد
رفتم و بار سفر بستم با تو هستم هرکجا هستم
رفتم رفتم رفتم رفتم

نظرهای کاربران

اولین نظر را در مورد این آهنگ شما ارسال کنین