دانلود آهنگ به باغ همسفران از خسرو شکیبایی

دانلود آهنگ بسیار زیبا و جدید به باغ همسفران از خسرو شکیبایی با لینک دانلود مستقیم

دریافت آهنگ های خسرو شکیبایی به راحتی در سایت آرت موزیک

دانلود موزیک به باغ همسفران با کیفیت فوق العاده بالا و لینک دانلود مستقیم

به همراه کد آهنگ برای پخش در وبسایت و وبلاگ شما و پخش انلاین جهت انلاین گوش دادن

این آهنگ از آلبوم حجم سبز از خسرو شکیبایی هست

همچنین میتوانید دیگر آهنگ های آلبوم حجم سبز از خسرو شکیبایی را از نیز دانلود کنید

به باغ همسفران از خسرو شکیبایی

آرت موزیک بهترین سایت جهت دانلود آهنگ جدید ایرانی و به باغ همسفران از خسرو شکیبایی

Art Music Best Website For Download Persian Songs


پخش آنلاین موزیک

دانلود آهنگ های خسرو شکیبایی

متن آهنگ به باغ همسفران از خسرو شکیبایی

صدا کن مرا.
صدای تو خوب است.
صدای تو سبزینه ی آن گیاه عجیبی است
که در انتهای صمیمیت حزن می روید.

در ابعاد این عصر خاموش
من از طعم تصنیف در متن ادراک یک کوچه تنها ترم.
بیا تا برایت بگویم چه اندازه تنهایی من بزرگ است.
و تنهایی من شبیخون حجم ترا پیش بینی نمی کرد.
و خاصیت عشق این است.

کسی نیست
بیا زندگی را بدزدیم آن وقت
میان دو دیدار قسمت کنیم.
بیا با هم از حالت سنگ چیزی بفهمیم.
بیا زودتر چیزها را ببینیم.
ببین عقربک های فواره در صفحه ی ساعت حوض
زمان را به گردی بدل می کنند.
بیا آب شو مثل یک وازه در سطر خاموشی ام.
بیا ذوب کن در کف دست من جرم نورانی عشق را.

مرا گرم کن
(و یک بار هم در بیابان ککاشان هوا ابر شد
و باران تندی گرفت
و سردم شد آن وقت در پشت یک سنگ
اجاق شقایق مرا گرم کرد.)

در این کوچه هایی که تاریک هستند
من از حاصل ضرب تردید و کبریت می ترسم.
من از سطح سیمانی قرن می ترسم.
بیا تا نترسم من از شهرهایی که خاک سیاشان چراگاه جرثقیل است.
مرا باز کن مثل یک در به روی هبوط گلابی در این عصر معراج پولاد.
مرا خواب کن زیر یک شاخه دور از شب اصطکاک فلزات.
اگر کاشف معدن صبح آمد صدا کن مرا.
و من در طلوع گل یاسی از پشت انگشتهای تو بیدار خواهم شد.
و آن وقت
حکایت کن از بمبهایی که من خواب بودم و افتاد.
حکایت کن از گونه هایی که من خواب بودم و تر شد.
بگو چند مرغابی از روی دریا پریدند.
در آن گیر و داری که چرخ زره پوش از روی رویای کودک گذر داشت
قناری نخ زرد آواز خود را به پای چه احساس آسایشی بست.
بگو در بنادر چه اجناس معصومی از راه وارد شد.
چه علمی به موسیقی مثبت بوی باروت پی برد.
چه ادراکی از طعم مجهول نان در مذاق رسالت تراوید.

و آن وقت من مثل ایمانی از تابش “استوا” گرم
ترا در سر آغاز یک باغ خواهم نشانید.

سهراب

نظرهای کاربران

اولین نظر را در مورد این آهنگ شما ارسال کنین